شناسایی بدفهمیها، راهبردها و استدلالهای دانشآموزان پایه ششم در حل مسائل کسر
نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، شناسایی بدفهمیها، راهبردها و استدلالهای دانشآموزان پایه ششم دوره ابتدایی در حل مسائل کسر است. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی است. نمونه مورد مطالعه، ۷۱ نفر از دانشآموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهرستان ساوه هستند که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری، آزمونی در ارتباط با مفهوم کسرها است. در تجزیه و تحلیل دادهها، از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که درک دانشآموزان، بیشتر مبتنی بر درک کسر بهعنوان جزءای از کل است. آنها مفهوم کسر را بهدرستی درک نکردهاند و با بدفهمیهای مختلفی نظیرِ بازنمایی کسر بهعنوان جزء به جزء به جای جزء به کل، عدم توجه به برابری قسمتهای افراز شده، در نظر گرفتن کسر بازنمایی کننده جزءای از کل بهعنوان مقدار و شمارش علائم افراز مواجه هستند. اکثر آنان، تمایلی به ارائه راهبرد و توجیه درستی پاسخ خود ندارند و این کار را بسی سخت و مشکل میپندارند. برخی از دانشآموزان با توجه به نوع مسئله، استدلال یا راهبردهای مختلفی را ارائه کردند. استدلالهای دانشآموزان، در سه شکل نمادین، تجربی و روایتگونه دستهبندی شدند. همچنین، در این پژوهش، راهبرد تناسب، افرازکردن، جبری و رسم شکل نیز از راهبردهای استفاده شده توسط دانشآموزان در حل مسائل کسر هستند.